جمع مونث سالم
جمع هاي سالم مختوم به " ات " مثل اسم طالبات و کاتِبات
نصبشان همواره فرعي مي شود ليک رفع و جرّشان اصلي بود
جاي فتحه کسره مي گردد بدل چون " رأيتُ الطّالباتِ " در مثل
هيچگه فتحه بر آن ها راه نيست حالت نصبي ّو جرّي شان يکيست
اعراب در جمع مذکر سالم
جمع سالم کامده بهر ذَکَر نيز اعرابش بود طور دگر
اين چنين جمعي که دارد «واو و نون» يا که مي آيد گهي با «يا و نون»
" واو " مي آيد براي رفعشان ضمّه نبود هيچگه آن را نشان
مثل " عادَ الصّاعِدونَ مِن جبال " مثل " أنتم مؤمنون يا رجال "
گر بود با " ياء " مثل " مؤمنين " هست اعرابش هماره اين چنين
" ياء " هم بر " جر " دلالت مي کند هم ز نصب آن حکايت مي کند
مثل " مَثوَي المُشرِکينَ في جَحيمِ " چون " رأيتُ المؤمِنينَ في نَعيم " .
اعراب اسم هاي غيرمنصرف
أحمد و کبري و نوح و طاهره مريم و عثمان مساجد قاهره
جملگي هستند غير منصرف يا به قول تازيان لا ينصرف
فتحه مي گيرند در حالات جر هرگز از کسره در آن نبود اثر
همچنين تنوين بر آنها راه نيست هر کسي تنوين دهد آگاه نيست
پس بگو " مِن أحمَدَ " در حال جر فاقد " ال " يا اضافه بود اگر
پس همين اسماء غير منصرف با وجود اين دو گردد منصرف
با تشکر خالصانه از استاد محمد واعظی ( دبیر ممتاز عربی ) به خاطر طراحی شعرها